کد مطلب:53806 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:220

برنامه حکومت علی











امیرالمومنین از پله های منبر پیامبر «ص» بالا می رود و در میان دریایی از مردم برنامه حكومت خود را بیان می كند و می فرماید:

- برنامه من كتاب خداست كه بر بنده و برگزیده او محمد «ص»

برای هدایت بشر فروفرستاده شد.

- نیك و بد در آن خیال آشكار است كه اگر راه خدا و رسولش را پیش گیریم بی شك

[صفحه 216]

رستگار و به سوی بهشت خواهیم بود.

- پایه های دین بر واجبات آن استوار است كه همه باید آن را انجام دهند.

- در كتاب خدا همه چیز معلوم است ، عیب و نقصی در آن راه ندارد و لغزشی در آن یافت نمی شود. آنچه حلال و حرام گردیده عدالت است ، باید با وجدانی پاك و آگاه بدان احترام گذاریم.

- یگانه پرستی و حقوق و آزادیهای مسلمانان به هم مرتبط است و مسلمان كسی است كه به حقوق و آزادیهای برادران خود احترام بگذارد و تعدی و تجاوز ننماید و همه كس در همه جا از دست و زبان او آسوده باشد.

- هیچ كس حق ندارد منافع شخصی را بر مصالح عمومی برتری دهد ، جان و مال و شرف و ناموس اشخاص مصون از هرگونه تعدی و تعرض است مگر آنچه به موجب فرمان خدا اجرای آن واجب گردیده و كیفر شمرده شده است.

- آنچه مربوط به حقوق عمومی می باشد همه باید یكسان از آن برخوردار شوند و بدانند كه دیر یا زود همه از این جهان می رویم و در رستاخیز آنچه بدان كردیم باید پاسخگو باشیم ولی این بدان معنی نیست كه آنچه مربوط به حكومت است از آن روگردان باشید.

آنان كه به وظائف قانونی خود پشت كنند به عدالت سپرده می شوند تا در آن روز كه همگی به یكباره وارد می شویم سبك بار باشند.

- اجرای مقررات الهی به دنیا و آخرت شما سود می رساند و اگر از آن دوری كنید بی شك به عذاب گرفتار خواهید شد.

پس به سوی خدا و كتاب او بشتابید و واجبات را به جا آورید كه احترام مسلمانان و عظمت اسلام در آن است.[1] .

- اگر اموالی بیابم كه به ناحق گرفته و به خلاف قوانین الهی به افرادی بخشیده شده باشد ، اگر چه آنها را به كابین زنان درآورده یا با آنها كنیزانی خریداری كرده باشند بی درنگ به بیت المال یا به صاحبانش رد خواهم كرد.

- در حكومت من چیزی جز عدالت راه ندارد ، من می دانم كه توده ، مردم بیش از هر وقت به عدالت و انصاف نیاز دارند.

[صفحه 217]

- من خود را ملزم می دانم كه حقوق بیچارگان و ستمدیدگان را باز ستانم و همواره پناهگاهی برای آنان باشم.

- اوضاع سیاسی و اقتصادی كشور و امور مسلمانان به علت بلیه ی تبعیض و ملاحظات خویشاوندی سخت آشفته و ظلمانی شده است.

- طبقات ممتاز كه در آغاز بعثت وجود داشتند ، هم اكنون با نام و مشخصات دیگری در جامعه ی كنونی ما به وجود آمده است كه لازم است بی چون و چرا ، همه یكسان و برادر و برابر باشند.

- مصالح اجتماعی اقتضا دارد كه زیربنای اقتصادی جامعه اسلامی دگرگون شود و نظم اقتصادی نویی متناسب با جامعه توحیدی برقرار گردد.

برای تحقق این مقصود شایسته آن است كه نظامات اجتماعی زیر و رو شود و تقوی تنها وسیله امتیازات اجتماعی گردد و به آنچه غیر از عدالت و تقوی می باشد پشت پا زده شود.

- به اشرافیت خاتمه داده خواهد شد و آنان كه آرامش خاطر را در خداپرستی و دینداری و تقوی جستجو می كنند زمام كارها را به دست خواهند گرفت.

- من ترجیح می دهم كه ستمكاران رنجیده شوند و آنچه در دل دارند از زبان بیرون اندازند ، برای من مساله ای كه اهمیت دارد آن است كه مستمندان آن قدر به اجرای عدالت امیدوار باشند كه یك دل شكسته هم ترمیم شود.

- من به آنچه موجب آزردگی صاحبان زر و زور می شود وقعی نمی گذارم ، زیرا در حكومت من همه چیز در ترازوی عدل و داد سنجیده می شود و به آنان كه از عدالت من آزرده خاطر می شوند اهمیت نمی دهم.

- به تقوی روی آورید و آنان كه تقوی را خواستار هستند همچون افرادی می باشند كه بر شتران آرام سوارند و مهار آنها را در دست دارند كه می توانند به آرامی و آسودگی به بهشت خود برسند.

- تقوی و پرهیزكاری راه حق و گناه راه باطل است ، آنان كه باطل را انتخاب می كنند و دنبال هرج و مرج هستند و افسارگسیختگی را دامن می زنند باید بدانند كه به كسی اجازه داده نمی شود كه واپس گرایی را پیشه سازد و اوضاع را به زمان جاهلیت برگرداند و بدعت هایی را به وجود آورد.

[صفحه 218]

- به آنان كه به سبب مصاحبت با رسول خدا برای خود امتیازی قائلند و می گویند كه در راه اسلام زحمات فوق العاده كشیده اند اخطار می كنم كه من منكر فضیلت و سابقه ی خدمت آنها نیستم اینها چیزهایی است كه خداوند بدان اجر و پاداش خواهد داد و این بدان معنی نیست كه میان آنها و دیگران فرق بگذاریم.

- در سازمان حكومت من هیچ كس به هیچ عنوان جز به تقوی بر دیگری برتری و امتیازی ندارد ، حكمران و ملت هر دو برابرند و مانند دو كفه ترازوی حساس هستند كه هیچ تفاوتی با یكدیگر ندارند و درست مساوی یكدیگرند.

هرگز فراموش نكنید كه من و شما و همه كائنات بندگان و موجودات ضعیف خداوندیم و تنها خداوند توانا و مهربان است كه سزاوار ستایش می باشد.[2] .

آری ،

در حكومت علی « ع » انسان برده و انسان برده دار آزاد و برابرند و تقوی تنها وسیله ی برتری و امتیاز است.

ما چیزی به نام برده ی انسان و انسان برده نمی شناسیم و به این گونه امتیازات طبقاتی وقعی نمی گذاریم ، همه در برابر خدا و اجرای احكام الهی برابرند و فقط یك امتیاز وجود دارد كه آن هم تقوی است:


صفحه 216، 217، 218.








    1. از خطبه های 15 و 16 نهج البلاغه و سخنان علی ص 32 و 35.
    2. از خطبه های 15 و 16 نهج البلاغه و سخنان علی ص 32 و 35.